شرکت مدانت

هلدینگ بزرگی تصمیم گرفته یک سامانه‌ی جامع مدیریت منابع انسانی راه‌اندازی کند. مدیرعامل، جناب آقای دکتر نظری، دو مشاور خبره خارجی به نام‌های توگف (متخصص معماری سازمانی) و آیتیل (متخصص مدیریت خدمات سازمانی) را برای این پروژه دعوت کرده.

توگف وارد جلسه شد، پوشه‌ای قطور پر از دیاگرام‌ها و چارچوب‌های رنگارنگ همراه خود آورده بود. او گفت:

ما باید با چرخه توسعه معماری (ADM) شروع کنیم. اول نیازهای کسب‌وکار را شناسایی می‌کنیم، بعد نقشه‌ای برای فناوری، داده‌ها و زیرساخت‌ها می‌کشیم. سپس یک نقشه جامع طراحی کرد که در آن همه چیز از بخش منابع انسانی گرفته تا واحد IT و حتی بخش فروش در یک چارچوب منظم قرار می‌گرفت. مدیرعامل تحت تأثیر قرار گرفت و گفت: خیلی خوب است، اما چطور می‌توانیم این نقشه را سریعاً عملی کنیم؟

سکوت توگف طولانی شد؛ آیتیل که تا آن لحظه آرام نشسته بود، لبخندی زد و گفت: البته که توگف کار بزرگی انجام داده‌اند، اما حالا نوبت من است تا نقشه ایشان را به سرویس‌های واقعی تبدیل کنم.

او توضیح داد که چگونه می‌توان از چرخه ارزش خدمات (SVS) برای طراحی، ارائه، و مدیریت سرویس‌های مرتبط استفاده کرد. سپس به مدیرعامل گفت: مثلاً برای سامانه منابع انسانی، باید خدماتی مثل مدیریت درخواست‌ها، گزارش‌گیری، و رفع اشکالات کاربری تعریف کنیم. هر کدام از این خدمات، چرخه‌ای از طراحی تا بهبود مستمر خواهند داشت.

مدیرعامل لبخندی زد و گفت بسم‌الله شروع کنید!

اما مدتی بعد در ابتدای کار، اختلاف‌هایی پیش آمد:

  • توگف معتقد بود باید ابتدا همه بخش‌های سازمان با نقشه کلان او هماهنگ شوند و تا هماهنگ نشوند نباید حرکت کرد!
  • آیتیل می‌گفت: کاربرها منتظر خدمات‌اند، ما نمی‌توانیم فقط روی نقشه‌های تو وقت بگذاریم.

درنهایت مدیرعامل این دو را مجبور کرد به توافق برسند. توگف پذیرفت که طراحی معماری در چند مرحله انجام شود و آیتیل قبول کرد خدمات اولیه را مطابق چارچوب معماری ارائه کند.

بعد از شش ماه، سامانه " جامع مدیریت منابع انسانی" راه‌اندازی شد. نقشه کلان توگف باعث شد که همه بخش‌های سازمان به درستی به هم متصل شوند، و مدیریت خدمات آیتیل اطمینان داد که کاربران بهترین تجربه را از سامانه دریافت کنند.

در پایان پروژه، مدیرعامل به آن دو گفت: شما دو نفر شبیه مغز و قلب برای این پروژه بودید. بدون یکی از شما، این موفقیت ممکن نبود.

آیتیل لبخندی زد و گفت: و همین‌طور بدون همکاری!

توگف سری تکان داد و در دلش گفت: حتی بهترین معماری هم بدون خدمات خوب، بی‌فایده است!

×××

این داستان را گفتیم تا برسیم به مقایسه بین TOGAF و ITIL4

با این‌که هر دو چارچوب‌های مدیریتی هستند و در هر دو کلید واژه‌ی “معماری”  وجود دارد اما تفاوت‌ها و شباهت‌هایی دارند که می‌توانند مکمل هم باشند!


ادامه‌ مطلب در صفحه‌ بعدی...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

error: ياد بگيريم از کپي کردن حذر کنيم×| مدانت