سپتامبر 19, 2025

چگونه ITIL4 مودا را نابود می‌کند؟

Muda در فلسفه و روش‌های بهبود فرآیند، به معنای هدررفت یا فعالیت‌های بدون ارزش افزوده است. هدف آن شناسایی و حذف فعالیت‌هایی است که منابع سازمان را مصرف می‌کنند اما برای مشتری یا محصول ارزشی خلق نمی‌کنند. Muda می‌تواند شامل زمان تلف‌شده، حرکت غیرضروری کارکنان، موجودی اضافی، تولید بیش از حد، نقص‌ها و دوباره‌کاری‌ها باشد. شناسایی Muda به سازمان کمک می‌کند بهره‌وری را افزایش داده و هزینه‌ها را کاهش دهد. در روش ناب (Lean)، Muda یا هدررفت به طور معمول به هشت نوع اصلی تقسیم می‌شود که گاهی با عبارت DOWNTIME هم یاد می‌شوند. این‌ها عبارت‌اند از: تصور کنید شما مدیر یک مرکز خدمات فناوری اطلاعات هستید. تیم شما هر روز با تعداد زیادی درخواست کاربران روبه‌روست: برخی درخواست‌های نرم‌افزاری، برخی مشکلات شبکه و بعضی هم سؤال‌های ساده درباره حساب کاربری. به‌ظاهر همه چیز تحت کنترل است، اما هنوز مشتریان شکایت دارند که پاسخ دیر می‌آید و بعضی فرایندها گیج‌کننده است. در اینجا مفهوم Muda وارد می‌شود؛ همان هدررفت منابع و زمان که ارزش واقعی برای مشتری ایجاد نمی‌کند. در دنیای ITSM (مدیریت خدمات فناوری اطلاعات)، Muda می‌تواند به شکل‌های زیر ظاهر شود: اینجا ITIL 4 به کمک ما می‌آید. چارچوب ITIL 4 با تمرکز بر ارزش برای مشتری و جریان ارزش (Value Stream)، به سازمان‌ها نشان می‌دهد که کجا منابع هدر می‌رود و چگونه می‌توان Muda را کاهش داد. برای مثال: سناریوی ما ادامه دارد: تیم شما یک نقشه جریان ارزش برای درخواست‌های تیکت ایجاد می‌کند. در ابتدا، متوجه می‌شوند که بیش از ۳۰٪ از زمان صرف انتظار برای تایید و جابجایی ایمیل بین بخش‌ها می‌شود—واضح‌ترین نوع Muda. با بازطراحی فرایند مطابق ITIL 4 و حذف مراحل غیرضروری، زمان پاسخ‌دهی ۴۰٪ کاهش می‌یابد و رضایت کاربران افزایش می‌یابد. نتیجه؟ Muda دیگر دشمن نیست، بلکه فرصتی برای بهبود و خلق ارزش واقعی است. ITIL 4 به سازمان‌ها کمک می‌کند تا منابع را بهینه کنند، دوباره‌کاری‌ها را حذف کنند و در نهایت تجربه‌ای بهتر برای کاربران و مشتریان رقم بزنند. نکته مهم: هرچه مودای یک فرآیند کمتر باشد، جریان ارزش بهتر و سریع‌تر می‌شود. مودا (Muda) را کمی‌سازی و امتیازدهی کرد تا میزان هدررفت یک فرآیند قابل سنجش باشد. این کار معمولاً در VSM و تحلیل Lean به نام Scoring یا Rating Muda انجام می‌شود. امتیاز نهایی مودا = مجموع (Time + Cost + Impact) یا میانگین وزن‌دار آن‌ها هرچه امتیاز بالاتر باشد → هدررفت بیشتر → نیاز به بهبود فوری جدول امتیاز مودا برای خرابی پرینتر خب! بیاییم همین سیستم امتیازدهی مودا (Muda Scoring) را برای فرآیند رسیدگی به خرابی پرینتر استفاده کنیم تا مشخص شود کدام مراحل بیشترین هدررفت را دارند. مرحله فعالیت نوع فعالیت زمان هدررفت هزینه / تلاش تأثیر امتیاز نهایی مودا 1 ثبت گزارش خرابی توسط کاربر ارزش‌آفرین 0 0 0 0 2 انتظار پاسخ IT هدررفت 1 روز → 4 کم → 2 متوسط → 3 9 3 بررسی علت خرابی ارزش‌آفرین 2 ساعت → 2 متوسط → 3 بالا → 4 9 4 انتظار تأیید خرید قطعه هدررفت 3 روز → 5 متوسط → 3 بالا → 4 12 5 سفارش و دریافت قطعه هدررفت 5 روز → 5 متوسط → 3 بالا → 4 12 6 تعمیر و نصب پرینتر ارزش‌آفرین 2 ساعت → 2 متوسط → 3 بالا → 4 9 7 تست و تحویل به کاربر ارزش‌آفرین 15 دقیقه → 1 کم → 2 متوسط → 3 6 تحلیل ✅ نتیجه VSM + امتیاز مودا:با کاهش زمان انتظار در مراحل 2، 4 و 5، می‌توان جریان ارزش سریع‌تر و مؤثرتر شود و رضایت کاربر افزایش یابد. مراحل محاسبه امتیاز مودا
سپتامبر 19, 2025

نگاشت جریان ارزش VSM

خب، بیایید تا به شما نشان دهیم چگونه می‌توان فرآیندهایی که ساعت‌ها طول می‌کشند ولی نتیجه‌ای ندارند را تغییر داد! با Value Stream Mapping (VSM) کل مسیر کارتان را شفاف می‌بینید: چه فعالیت‌هایی واقعاً ارزش‌آفرین هستند و چه بخش‌هایی فقط هدررفت وقت و منابع (Muda) هستند. از ثبت درخواست یک پرینتر تا مدیریت خرابی سرور، با این ابزار می‌توانید هدررفت‌ها را شناسایی و کاهش دهید، سرعت و کیفیت فرآیندها را بالا ببرید و تجربه کاربران و مشتریان را دگرگون کنید. آماده‌اید این تغییر را شروع کنید؟ سناریو: فرآیند ثبت و حل تیکت‌های پشتیبانی IT وضعیت فعلی (Current State): مشکل‌ها و ضایعات مشاهده شده: نقشه جریان ارزش:با استفاده از VSM، همه مراحل، زمان‌ها، تصمیم‌ها و نقاطی که ارزش واقعی برای کاربر ایجاد نمی‌کنند، ترسیم می‌شوند. وضعیت آینده (Future State): نتیجه: Value Stream Mapping (VSM) یا «نگاشت جریان ارزش» یک ابزار مدیریتی و تحلیلی است که برای درک و بهبود فرآیندها در سازمان‌ها استفاده می‌شود. به زبان ساده: چطور کار می‌کند:VSM با کشیدن نقشه‌ای از وضعیت فعلی فرآیندها شروع می‌شود، سپس یک نقشه وضعیت آینده طراحی می‌کند که بهینه‌تر باشد و ضایعات حذف شده باشند. این نقشه شامل تمام مراحل، تصمیم‌گیری‌ها، اطلاعات و زمان‌های لازم برای تحویل محصول یا خدمت است. به طور خلاصه، VSM مثل یک نقشه راه برای دیدن جریان ارزش در سازمان و پیدا کردن نقاط قابل بهبود است. Value Stream Mapping (VSM) یعنی «کشیدن نقشه مسیر ارزش»؛ یعنی اینکه تمام مراحل یک فرآیند را از اول تا آخر رسم کنیم تا ببینیم چه کاری برای مشتری ارزش ایجاد می‌کند و چه کاری فقط هدررفت است. با Value Stream Mapping (VSM) می‌توانید کل مسیر یک فرآیند را شفاف ببینید و بفهمید چه بخش‌هایی واقعاً ارزش ایجاد می‌کنند و کجاها فقط هدررفت است! با Muda یا همان هدررفت‌ها، هر دقیقه و هر منبعی که بی‌فایده تلف می‌شود، امتیاز می‌گیرد و به شما می‌گوید کدام بخش‌ها نیاز به اصلاح فوری دارند. از درخواست یک پرینتر تا مدیریت خرابی سرور، VSM و Muda به شما قدرت می‌دهند فرآیندها را سریع‌تر، کم‌هدررفت‌تر و ارزش‌آفرین‌تر کنید و تجربه کاربران و مشتریان را دگرگون کنید. مزایای Value Stream Mapping (VSM) مزیت توضیح دید جامع از فرآیندها ارائه تصویری کامل از جریان ارزش، مراحل، زمان‌ها و منابع مصرفی شناسایی هدررفت‌ها و ناکارآمدی‌ها نمایش فعالیت‌های غیرضروری، دوباره‌کاری‌ها و زمان‌های انتظار بهبود جریان اطلاعات و مواد شفاف‌سازی جریان مواد و اطلاعات برای هماهنگی بهتر بین بخش‌ها تمرکز بر ارزش‌آفرینی برای مشتری حذف فعالیت‌های غیرارزش‌آفرین و افزایش کیفیت خدمت یا محصول هم‌سویی تیم‌ها و بخش‌ها ایجاد دیدگاه مشترک و تسهیل همکاری بین واحدهای مختلف پشتیبانی از تصمیم‌گیری مبتنی بر داده ارائه داده‌های کمّی برای تحلیل و تصمیم‌گیری دقیق پیش‌نیاز Lean و بهبود مستمر شناسایی فرصت‌های بهبود و پشتیبانی از پروژه‌های Lean و Kaizen شناسایی گلوگاه‌ها مشخص کردن محل‌های کندی یا توقف در فرآیند برای رفع آن‌ها مراحل طراحی Value Stream Mapping (VSM) مرحله توضیح تعیین هدف و دامنه مشخص کردن فرآیند یا جریان ارزش مورد بررسی و هدف از طراحی VSM جمع‌آوری اطلاعات جمع‌آوری داده‌های واقعی شامل زمان پردازش، موجودی، وقفه‌ها و منابع مصرفی رسم نقشه فعلی (Current State Map) طراحی نقشه وضعیت فعلی فرآیند با تمام مراحل، جریان اطلاعات و مواد تحلیل نقشه فعلی شناسایی هدررفت‌ها، ناکارآمدی‌ها، گلوگاه‌ها و فعالیت‌های غیرارزش‌آفرین طراحی نقشه آینده (Future State Map) ایجاد نسخه بهبود یافته فرآیند با کاهش هدررفت و افزایش ارزش برای مشتری تعیین برنامه بهبود مشخص کردن اقدامات عملی، اولویت‌ها و مسئولیت‌ها برای رسیدن به وضعیت آینده اجرا و پایش پیاده‌سازی تغییرات و اندازه‌گیری اثرات برای ارزیابی بهبود و اصلاح مستمر ابزارها و روش‌های Value Stream Mapping (VSM) را می‌توان به صورت جدول زیر خلاصه کرد: ابزار / روش توضیح نقشه جریان ارزش (Value Stream Map) نمایش تصویری تمام مراحل […]
سپتامبر 19, 2025

حوزه‌های PinkVERIFY

معرفی PinkVERIFY® می‌دانید که ابزارهای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات (ITSM) نقش حیاتی در موفقیت سازمان‌ها دارند. اما سؤال اصلی همیشه این بوده است: کدام ابزار واقعاً مطابق با بهترین رویه‌های جهانی است؟اینجاست که PinkVERIFY® وارد می‌شود؛ معتبرترین مهر تأیید صنعت که سال‌هاست معیار انتخاب و اعتماد متخصصان IT در سراسر جهان به شمار می‌رود. تاریخچه دهه ۱۹۹۰ میلادی آغاز فراگیری ITSM در سازمان‌های فناوری اطلاعات بود. متخصصان به دنبال پاسخی مطمئن برای انتخاب ابزارهای کارآمد بودند. شرکت Pink Elephant در سال ۱۹۹۹ با معرفی PinkVERIFY® این نیاز را برطرف کرد. از ابتدا دو هدف اصلی دنبال شد: در ابتدا تنها چند فرآیند کلیدی مانند مدیریت رخداد (Incident)، مدیریت پیکربندی (Configuration)، مدیریت مشکل (Problem) و مدیریت تغییر (Change) تحت پوشش بود. اما به مرور، دامنه و معیارهای ارزیابی گسترش یافت تا تمامی حوزه‌های اصلی ITSM را شامل شود. عناصر ارزیابی در PinkVERIFY فرآیند ارزیابی PinkVERIFY بر پایه چند اصل کلیدی شکل گرفته است: حوزه‌های PinkVERIFY امروزه PinkVERIFY بیش از ۲۸ حوزه کلیدی در مدیریت خدمات فناوری اطلاعات را پوشش می‌دهد. این حوزه‌ها شامل مدیریت رخداد، تغییر، مشکل، پیکربندی، دارایی‌های IT، سطح خدمات، دانش، پروژه، ظرفیت، تداوم خدمات و بسیاری دیگر هستند. این گستردگی باعث می‌شود که سازمان‌ها با اطمینان بدانند ابزارهای تأییدشده، نه تنها در یک بخش، بلکه در تمامی جنبه‌های حیاتی ITSM، استاندارد و کارآمد هستند. ✨ به بیان ساده، PinkVERIFY® پلی است میان فروشندگان نرم‌افزار و متخصصان IT؛ پلی که اعتماد، شفافیت و استانداردسازی را تضمین می‌کند. اختصار عنوان انگلیسی عنوان فارسی AI AI Capability قابلیت هوش مصنوعی AM IT Asset Management مدیریت دارایی‌های فناوری اطلاعات AVM Availability Management مدیریت دسترس‌پذیری BRM Business Relationship Management مدیریت روابط تجاری CAP Capacity Management مدیریت ظرفیت CHG Change Management مدیریت تغییر CON Configuration Management مدیریت پیکربندی FM Financial Management مدیریت مالی GRC Governance, Risk and Compliance حاکمیت، ریسک و تطبیق IM Incident Management مدیریت رخداد ITO IT Operations Management مدیریت عملیات IT KM Knowledge Management مدیریت دانش MA Monitoring and Alerting پایش و هشداردهی OCM Organizational Change Management مدیریت تغییر سازمانی PIM Performance and Improvement Management مدیریت عملکرد و بهبود PJM Project Management مدیریت پروژه PM Problem Management مدیریت مشکل RDM Release and Deployment Management مدیریت انتشار و استقرار RM Request Management مدیریت درخواست‌ها SCA Service Catalog Management مدیریت کاتالوگ خدمات SCO Service Continuity Management مدیریت تداوم خدمات SD Service Desk میز خدمت SLM Service Level Management مدیریت سطح خدمات SPM Service Portfolio Management مدیریت سبد خدمات ST Service Assurance and Testing تضمین و آزمون خدمات VM Vendor Management مدیریت فروشندگان WRM Workforce Resource Management مدیریت منابع نیروی کار XLM Experience Management مدیریت تجربه مراحل ارزیابی در PinkVERIFY لابد می‌پرسید چطور این شرکت ابزارهای ITSM‌ را ارزیابی میکند؟ فرآیند ارزیابی و تصدیق (Assessment & Certification) در PinkVERIFY® کاملاً ساختاریافته و شفاف است. به‌طور خلاصه، مراحل به این شکل انجام میشود: عناصر کلیدی در تصدیق نتیجه این فرآیند این است که وقتی ابزاری برچسب PinkVERIFY-certified دریافت می‌کند، متخصصان IT مطمئن هستند که: در PinkVERIFY، تمرکز اصلی روی فرآیندها (Processes) است، نه کل سازمان یا ابزار به‌صورت عمومی. یعنی وقتی ابزاری گواهی دریافت می‌کند، نشان می‌دهد که این ابزار قابلیت پشتیبانی عملی و مطابق با بهترین رویه‌ها (Best Practices) برای فرآیندهای مشخص ITSM را دارد. به تفکیک: جمع‌بندی:PinkVERIFY فرآیندهای ITSM را ارزیابی و تصدیق می‌کند، اما ارزیابی به این صورت است که مشخص می‌کند ابزار موردنظر چقدر می‌تواند آن فرآیندها را مطابق با بهترین رویه‌ها اجرا کند. بطور مثال نرم‌افزار ManageEngine Servicedesk Plus دارای ۱۰ فرایند تایید شده توسط این نهاد است!
آگوست 16, 2025

تجربه دیجیتال کارمندان!

تجربه دیجیتال کارمندان یا Digital Employee Experience چیست و چرا اهمیت دارد؟ شرکت ManageEngine محصولی دارد بنام DEX Manager Plus که به‌صورت کامل به مفهوم DEX، اهمیت آن و چگونگی بهبود تجربه دیجیتال کارکنان می‌پردازد. در این مطلب، مدانت به مفهوم DEX و ابزار منیج‌اجین در این حوزه و سایر ابزارهایی مانند Single Sign-On (SSO)، پورتال‌های منابع انسانی، ابزارهای خودخدمتی و مکانیزم‌های بازخورد کارکنان اشاره شده است که می‌توانند تجربه دیجیتال کارکنان را بهبود بخشند. تاریخچه Digital Employee Experience (DEX) مفهوم DEX ریشه در تحول دیجیتال سازمان‌ها دارد. در دهه ۲۰۱۰ با گسترش ابزارهای ابری و نرم‌افزارهای SaaS، سازمان‌ها متوجه شدند تنها داشتن سیستم‌های دیجیتال کافی نیست؛ کیفیت تجربه کارمندان هنگام استفاده از این سیستم‌ها نیز مهم است. ابتدا شرکت‌ها بر تجربه کاربر نهایی (UX) تمرکز می‌کردند، اما به تدریج این نگرش به تجربه دیجیتال کل کارکنان توسعه یافت. DEX به سازمان‌ها امکان می‌دهد مشکلات بالقوه در بهره‌وری کارکنان را قبل از آنکه به شکل شکایت یا افت عملکرد ظاهر شوند، شناسایی و رفع کنند. ابزارهای DEX مدرن از جمع‌آوری داده‌های لحظه‌ای سیستم‌ها، تحلیل هوشمند و ارائه راهکارهای خودکار بهره می‌برند. مزایای DEX مزیت توضیح افزایش بهره‌وری با کاهش مشکلات فنی و وقفه‌ها، کارکنان می‌توانند وظایف خود را سریع‌تر انجام دهند. کاهش تماس‌های پشتیبانی IT شناسایی و حل خودکار مشکلات موجب کاهش تیکت‌های پشتیبانی می‌شود. بهبود رضایت کارکنان تجربه روان و بدون مشکل ابزارها باعث افزایش رضایت شغلی می‌شود. امکان مدیریت راه دور تیم IT می‌تواند حتی کارکنان دورکار را پایش و پشتیبانی کند. تصمیم‌گیری داده‌محور تحلیل داده‌ها به مدیران کمک می‌کند برای بهبود فرآیندها تصمیمات بهتری بگیرند. یک سناریو واقعی فرض کنید یک کارمند در دفتر مرکزی با کندی سیستم خود مواجه شده است. بدون DEX، او مجبور است مشکل را به IT گزارش دهد، منتظر پاسخ بماند و زمان زیادی از کار خود را از دست بدهد. با استفاده از DEX: جدول مقایسه سه ابزار محبوب DEX ابزار ویژگی‌ها مزایا محدودیت‌ها ManageEngine DEX Manager Plus پایش سیستم و اپلیکیشن‌ها، DEX Score، خودکارسازی رفع مشکل جامع، پشتیبانی از کاربران دورکار، داشبورد تحلیلی ممکن است برای سازمان‌های خیلی کوچک پیچیده باشد Nexthink تحلیل تجربه دیجیتال، پایش بلادرنگ، خودکارسازی، بازخورد کارکنان تحلیل پیشرفته، قابلیت مقیاس بالا، رابط کاربری قوی هزینه بالاتر، نیاز به منابع IT بیشتر Lakeside SysTrack جمع‌آوری داده از endpoints، تحلیل عملکرد و تجربه، پیش‌بینی مشکلات ابزار سبک برای سازمان‌های متوسط، داشبورد ساده قابلیت اتوماسیون کمتر نسبت به رقبا راهکار مدیریت تجربه دیجیتال کارمندان (DEX) تعداد تیکت کمتر. کاربران خوشحال‌تر.IT بدون فرسودگی. مشکلاتی مانند کندی سیستم، کرش‌ها و کاهش عملکرد را شناسایی و رفع کنید، قبل از اینکه به تیکت‌های پشتیبانی تبدیل شوند. پشتیبانی پیشگیرانه IT که تجربه کارمندی استثنایی را ممکن می‌سازدDEX Manager Plus مشاهده‌پذیری، بینش و اتوماسیون را به هر نقطه پایانی می‌آورد و تجربه دیجیتال یکپارچه‌ای را در سراسر سازمان تضمین می‌کند. راهکار تجربه دیجیتال کارمندان (DEX) چیست؟ DEX Manager Plus چه شاخص‌هایی را پایش می‌کند؟این ابزار عملکرد دستگاه‌ها (مثل CPU، حافظه، باتری و I/O دیسک)، پایداری اپلیکیشن‌ها، زمان‌های ورود به سیستم، اتصال شبکه و موارد دیگر را پایش می‌کند تا دید ۳۶۰ درجه‌ای از تجربه کاربر نهایی ارائه دهد. ۱. آیا DEX Manager Plus با ابزارهای پایش نقطه پایانی متفاوت است؟بله. برخلاف ابزارهای سنتی پایش نقطه پایانی که فقط سلامت سخت‌افزار و نرم‌افزار را بررسی می‌کنند، DEX Manager Plus تجربه دیجیتال کامل کارمند را در نظر می‌گیرد. این ابزار علاوه بر پایش عملکرد دستگاه، اپلیکیشن‌ها و شبکه، شاخص‌های تجربه کاربر مانند زمان ورود به سیستم و پاسخ‌دهی دستگاه را نیز بررسی می‌کند و با تحلیل هوشمند، مشکلات بالقوه را قبل از تأثیرگذاری روی کاربران شناسایی می‌کند. ۲. DEX Manager Plus چگونه به کاهش تیکت‌های میز کمک می‌کند؟DEX Manager Plus با شناسایی و رفع خودکار مشکلات […]
آگوست 11, 2025

حاکمیت کیست و چیست؟

در هر سازمانی، ده‌ها پروژه، صدها تصمیم و هزاران اقدام روزانه در جریان است.اما سؤال کلیدی این است: چه کسی تصمیم می‌گیرد این همه تلاش واقعاً در مسیر درست حرکت می‌کند یا نه؟در ITIL4، پاسخ روشن است: حاکمیت (Governance).حاکمیت همان مغز راهبردی سازمان است که مسیر را تعیین می‌کند، اولویت‌ها را می‌چیند و حتی تعریف «ارزش» را بازنویسی می‌کند.بدون آن، مدیریت شبیه کشتی‌ای است که با تمام توان پارو می‌زند، اما ممکن است به ساحل اشتباهی برسد. در چارچوب ITIL4 و همچنین در ادبیات مدیریت سازمانی، حاکمیت (Governance) هم یک مفهوم است و هم یک ساختار که شامل مجموعه‌ای از افراد، فرایندها و تصمیمات می‌شود. 1. تعریف حاکمیت (Governance) حاکمیت یعنی چارچوب کلی هدایت، نظارت و کنترل یک سازمان که اطمینان می‌دهد تمام فعالیت‌ها، تصمیم‌ها و منابع در راستای اهداف، استراتژی‌ها و الزامات ذی‌نفعان حرکت می‌کنند. در ITIL4، حاکمیت بخشی از مدل سیستم ارزش خدمات (SVS) است و سه کار کلیدی دارد: 2. «کیست»؟ — چه کسانی در نقش حاکمیت عمل می‌کنند؟ 3. تفاوت حاکمیت با مدیریت (Management) حاکمیت مدیریت «چه باید بشود» را تعیین می‌کند «چگونه انجام شود» را مشخص و اجرا می‌کند نگاه کلان و استراتژیک نگاه اجرایی و عملیاتی تعیین ارزش‌ها و اولویت‌ها اجرای تصمیمات حاکمیت معماری و سیاست‌گذاری عملیات روزمره نقش‌ها و افراد در حاکمیت این جدول نقش‌ها و افراد حاضر در حاکمیت (Governance) را به سبک ITIL4 و مدیریت سازمانی هست تا مشخص شود چه کسانی معمولاً در این ساختار حضور دارند و نقش هر یک چیست. نقش / جایگاه افراد یا واحدهای معمول وظایف اصلی در حاکمیت افق تصمیم‌گیری هیئت‌مدیره (Board of Directors) اعضای منتخب سهام‌داران، رئیس هیئت تعیین استراتژی کلان، تصویب سیاست‌ها، پایش عملکرد کلی بلندمدت (۳ تا ۵ سال یا بیشتر) کمیته راهبری (Steering Committee) مدیران ارشد (C-Level)، مدیر پروژه‌های کلیدی جهت‌دهی به پروژه‌ها، اولویت‌بندی منابع، حل تعارضات راهبردی میان‌مدت (۱ تا ۳ سال) مدیرعامل و مدیران ارشد (Executive Management) CEO، CFO، CIO، COO و مشابه اجرای سیاست‌های هیئت‌مدیره، تصمیم‌گیری راهبردی عملیاتی میان‌مدت تا کوتاه‌مدت کمیته ریسک و انطباق (Risk & Compliance Committee) مدیر ریسک، مدیر امنیت اطلاعات، مشاور حقوقی اطمینان از انطباق با قوانین و استانداردها، مدیریت ریسک سازمانی مستمر / بسته به رویداد کمیته نوآوری و تحول (Innovation Committee) مدیر نوآوری، مدیر محصول، مدیر فناوری هدایت تغییرات فناورانه، شناسایی فرصت‌های جدید میان‌مدت مالک ارزش (Value Owner) مدیر محصول، مالک سرویس (Service Owner) تعریف و پایش شاخص‌های ارزش، اطمینان از تحقق آن کوتاه‌مدت تا میان‌مدت نهادهای نظارتی بیرونی رگولاتورها، حسابرسان مستقل، سازمان‌های بازرسی ارزیابی انطباق و شفافیت، ارائه گزارش به ذی‌نفعان دوره‌ای یا موردی وظایف کلیدی نقش‌های حاضر در حاکمیت وظایف کلیدی هر نقش در ساختار حاکمیت (Governance) بر اساس رویکرد ITIL4 در جدول زیر مشخص شده. نقش / جایگاه وظایف کلیدی خروجی مورد انتظار هیئت‌مدیره (Board of Directors) – تعیین استراتژی کلان سازمان– تصویب سیاست‌های اصلی و بودجه‌های کلان– پایش عملکرد کلی سازمان و انطباق با اهداف استراتژی مصوب، سیاست‌های کلان، گزارش عملکرد سالانه کمیته راهبری (Steering Committee) – اولویت‌بندی پروژه‌ها و برنامه‌ها– تخصیص منابع کلیدی– حل تعارضات بین واحدها– پایش پیشرفت پروژه‌ها نسبت به اهداف فهرست اولویت‌های پروژه، تصمیمات تخصیص منابع، گزارش پیشرفت مدیرعامل و مدیران ارشد (Executive Management) – اجرای تصمیمات هیئت‌مدیره– تبدیل استراتژی به برنامه عملیاتی– مدیریت ریسک‌های کلان– هماهنگی بین بخش‌ها برنامه عملیاتی، بودجه اجرایی، گزارش عملکرد کمیته ریسک و انطباق (Risk & Compliance Committee) – شناسایی و ارزیابی ریسک‌ها– پایش انطباق با قوانین، استانداردها و سیاست‌های داخلی– پیشنهاد اقدامات اصلاحی گزارش ارزیابی ریسک، گزارش انطباق، برنامه کنترل ریسک کمیته نوآوری و تحول (Innovation Committee) – شناسایی فرصت‌های نوآوری– پیشنهاد راهکارهای فناورانه جدید– هدایت پروژه‌های تحول دیجیتال نقشه راه نوآوری، پیشنهاد تغییرات فناورانه، گزارش اثربخشی نوآوری مالک ارزش (Value Owner) – تعریف معیارهای ارزش برای سرویس […]
Chat Icon
error: ياد بگيريم از کپي کردن حذر کنيم×| مدانت