مثالهایی از سناریو در هر فعالیت از SVS
1. برنامهریزی (Plan)
مثال:
یک شرکت بزرگ ارائهدهنده خدمات ابری (Cloud Service Provider) تصمیم میگیرد یک استراتژی ۵ ساله برای افزایش سهم بازار و بهبود عملکرد زیرساختهای ابری خود ایجاد کند. تیم IT با واحدهای کسبوکار مشورت کرده و بر اساس نیازهای مشتریان، نقشه راه استراتژیک را تدوین میکند. این برنامه شامل گسترش ظرفیت سرورها، بهبود امنیت دادهها و راهاندازی خدمات جدید مانند "استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی نیازهای مشتریان" است.
2. بهبود (Improve)
مثال:
یک بانک بزرگ از سامانه مدیریت مشتریان (CRM) خود شکایتهای زیادی از مشتریان دریافت کرده است. واحد IT به طور مداوم این مشکلات را بررسی کرده و فرآیند بهبود را اجرا میکند. تیم IT با تحلیل دادهها و بازخوردها، متوجه مشکلاتی در سرعت پاسخدهی و کارایی سامانه میشود. آنها تصمیم میگیرند بهبودهایی را از طریق ارتقای زیرساختهای سرور و بهینهسازی کدهای نرمافزار اعمال کنند. این تغییرات باعث افزایش ۲۰ درصدی سرعت و بهبود تجربه کاربری میشود.
3. تعامل (Engage)
مثال:
یک شرکت مخابراتی که خدمات اینترنت ارائه میدهد، تیمی برای تعامل با مشتریان ایجاد کرده است که هدف آن دریافت بازخورد و نیازهای مشتریان است. این تیم از طریق نظرسنجیها و مصاحبههای دورهای با مشتریان اصلی (مثل کسبوکارهای بزرگ و سازمانهای دولتی) درباره کیفیت خدمات و نیازهای آتی آنها بازخورد میگیرد. بر اساس این بازخوردها، خدمات جدید یا تغییرات در سرویسهای موجود برنامهریزی میشود.
4. طراحی و انتقال (Design and Transition)
مثال:
یک شرکت نرمافزاری که در حال طراحی یک محصول جدید است، تیم طراحی و توسعه خود را برای ارائه نسخه جدید از محصول مدیریت پروژه سازمانی خود به کار گرفته است. این تیم محصول جدید را بر اساس نیازهای مشتریان و آخرین فناوریهای موجود طراحی کرده و سپس آن را از مرحله طراحی به مرحله انتقال و عرضه به بازار منتقل میکند. تیم انتقال، برنامهای برای ارائه این محصول به مشتریان کلیدی و تستهای اولیه تهیه کرده و سپس محصول را به طور رسمی معرفی میکند.
5. دریافت/ایجاد (Obtain/Build)
مثال:
یک شرکت بزرگ مالی برای اجرای یک پروژه جدید به زیرساختهای فناوری بیشتری نیاز دارد. تیم IT این شرکت فرآیند دریافت منابع و ایجاد زیرساختهای جدید را شروع میکند. آنها از ارائهدهندگان خدمات ابری منابع جدید سرورها را تأمین میکنند و سپس تیم داخلی منابع مورد نیاز برای اجرای نرمافزارهای پیچیده تحلیلی را آماده میکند. این منابع شامل سرورهای فیزیکی، مجازی و شبکههای ارتباطی میشوند که به تیمهای توسعه و عملیاتی اجازه میدهد خدمات جدید مالی خود را پیادهسازی کنند.
6. ارائه و پشتیبانی (Deliver and Support)
مثال:
یک شرکت ارائهدهنده خدمات اینترنت (ISP) به طور منظم خدمات خود را به مشتریان تحویل میدهد و تیم پشتیبانی آن همواره آماده رفع مشکلات احتمالی است. برای مثال، در صورت بروز یک قطعی شبکه در یکی از مناطق، تیم پشتیبانی بلافاصله وارد عمل میشود و از طریق سیستمهای نظارتی خود، مشکل را شناسایی و رفع میکند. آنها همچنین به مشتریان اطلاعرسانی میکنند که مشکل چه بوده و چه اقداماتی برای جلوگیری از بروز مجدد آن انجام دادهاند.
این مثالها نشان میدهند که چگونه فعالیتهای زنجیره ارزش خدمات (Service Value Chain) در دنیای واقعی در سازمانهای مختلف پیادهسازی میشوند و به تولید و تحویل ارزش برای مشتریان و کسبوکار کمک میکنند.