آوریل 22, 2025

ITOM + ITSM: رویکردی یکپارچه برای مدیریت حوادث، دارایی و تغییر

هم‌راستاسازی عملیات فناوری اطلاعات (ITOM) با مدیریت خدمات فناوری اطلاعات (ITSM) به کلید موفقیت سازمان‌ها تبدیل شده است. این رویکرد یکپارچه با تبدیل هشدارهای زیرساختی به تیکت‌های قابل اقدام، تسریع در تشخیص و رفع مشکلات را ممکن می‌سازد. با استفاده از ابزارهای هوشمند، هشدارها به‌طور خودکار به تکنسین‌های مناسب اختصاص می‌یابند، و مدیریت حادثه با کمترین تاخیر انجام می‌شود. در همین راستا، CMDB نیز با قابلیت کشف خودکار و همگام‌سازی بلادرنگ، همواره دقیق، به‌روز و آماده‌ی حسابرسی باقی می‌ماند. نگاشت وابستگی دارایی‌ها به شناسایی علت‌های ریشه‌ای حوادث کمک کرده و با کاهش MTTR (میانگین زمان ترمیم)، بهره‌وری را بهبود می‌بخشد. افزون بر این، ویژگی‌های مبتنی بر هوش مصنوعی همچون پیش‌بینی هشدار، آستانه‌های تطبیقی و همبستگی هشدارها، رویکردی پیش‌گیرانه را ممکن می‌سازد. پیکربندی گردش‌کار برای ثبت خودکار تیکت‌ها در ServiceDesk Plus، فرآیند رفع مشکل را به‌صورت کاملاً خودکار درآورده و نیاز به مداخلات دستی را کاهش می‌دهد. همچنین با قابلیت برنامه‌ریزی زمان خرابی، هشدارهای غیرضروری حذف شده و تمرکز بر رویدادهای واقعی افزایش می‌یابد. جدول سناریوهای عملی ITOM + ITSM سناریو شرح رویداد اقدام خودکار مزیت حاصل‌شده خرابی سرور سرور اصلی پایگاه داده از دسترس خارج می‌شود ثبت خودکار بلیط، تخصیص به تیم زیرساخت کاهش MTTR، پاسخ سریع تغییر در پیکربندی نرم‌افزاری جدید نصب می‌شود ثبت تغییر در CMDB، ارزیابی تاثیر اطمینان از آمادگی برای حسابرسی هشدار ظرفیت بالا فضای دیسک یکی از سرورها پر می‌شود هشدار، ثبت بلیط، تخصیص به تیم ذخیره‌سازی پیشگیری از خرابی سیستم بروزرسانی برنامه‌ریزی‌شده به‌روزرسانی ویندوز در ساعات شبانه برنامه‌ریزی خرابی، حذف هشدارهای کاذب کاهش نویز هشدارها افزایش ترافیک شبکه افزایش ناگهانی پهنای باند مصرفی همبستگی هشدارها، تحلیل علت شناسایی حملات احتمالی یا بار غیرعادی 🎯 سناریو واقعی: قطعی غیرمنتظره در سرور برنامه مالی شرح رویداد: در ساعت ۱۰:۱۵ صبح، یکی از سرورهای حیاتی که برنامه مالی سازمان روی آن اجرا می‌شود، به‌طور ناگهانی پاسخ‌گو نیست. این قطعی باعث می‌شود کاربران نتوانند به اطلاعات حسابداری و پرداخت‌های روزانه دسترسی داشته باشند. این اتفاق در زمان اوج فعالیت‌های مالی رخ می‌دهد و فشار زیادی به تیم IT وارد می‌کند. اقدامات خودکار با رویکرد ITOM + ITSM: نتیجه: نکته: Dependency Mapping یا به فارسی: نقشه‌برداری وابستگی‌ها، به فرایندی گفته می‌شود که در آن ارتباط و وابستگی بین اجزای مختلف یک سیستم فناوری اطلاعات شناسایی و به‌صورت بصری یا ساختاری نمایش داده می‌شود. به زبان ساده: Dependency Mapping مشخص می‌کند که کدام سرورها، اپلیکیشن‌ها، دیتابیس‌ها یا سرویس‌ها به یکدیگر وابسته‌اند و اگر یکی از آن‌ها دچار مشکل شود، روی کدام اجزای دیگر اثر می‌گذارد. مقایسه مدیریت حادثه در دو رویکرد: با یکپارچگی ITOM + ITSM و بدون آن جدول مقایسه‌ی زیر به‌روشنی نشان می‌دهد که یکپارچه‌سازی ITOM (مدیریت عملیات فناوری اطلاعات) با ITSM (مدیریت خدمات فناوری اطلاعات) چگونه می‌تواند موجب بهینه‌سازی فرایند مدیریت حادثه شود. در رویکرد یکپارچه، تشخیص حوادث، ثبت تیکت، تخصیص خودکار به تیم‌های مسئول، و تحلیل وابستگی دارایی‌ها همگی به‌صورت خودکار و دقیق انجام می‌گیرند. این امر منجر به کاهش چشمگیر زمان پاسخ‌گویی، افزایش دقت در شناسایی علت اصلی، و ارتقاء سطح شفافیت و مستندسازی می‌شود. در مقابل، اتکا به رویکرد سنتی مبتنی بر نیروی انسانی در مرکز عملیات شبکه (NOC)، علاوه بر ایجاد تأخیر در واکنش، باعث بروز خطاهای انسانی، ضعف در مستندسازی، و دشواری در تحلیل‌های آینده‌نگرانه می‌گردد. لذا، بهره‌گیری از رویکرد یکپارچه ITOM + ITSM برای سازمان‌هایی که به دنبال پایداری، چابکی و پاسخ‌گویی بالا در مدیریت خدمات فناوری اطلاعات هستند، امری ضروری و استراتژیک به‌شمار می‌آید. شاخص با یکپارچگی ITOM + ITSM بدون یکپارچگی (مدیریت سنتی مبتنی بر NOC انسانی) تشخیص حادثه به‌صورت خودکار توسط سامانه‌های مانیتورینگ و تحلیل هشدار توسط اپراتور NOC بر اساس مشاهده و تجربه انسانی ثبت تیکت ثبت خودکار در سامانه مدیریت خدمات (ITSM) بلافاصله پس از وقوع […]
آوریل 14, 2025

کنترل‌های امنیتی CIS چیست؟

رویکردی مبتنی بر استانداردهای بین‌المللی برای ارتقاء امنیت سایبری 📌 شرکت مدانت – ارائه‌دهنده راهکارهای جامع امنیت اطلاعات در عصر دیجیتال که تهدیدات سایبری روزبه‌روز پیچیده‌تر و گسترده‌تر می‌شوند، حفظ امنیت اطلاعات، زیرساخت‌ها و داده‌های سازمانی به یکی از اولویت‌های اصلی کسب‌وکارها بدل شده است.CIS Controls یا «کنترل‌های امنیتی مرکز امنیت اینترنت»، مجموعه‌ای از اقدامات استاندارد، عملی و اولویت‌بندی‌شده برای مدیریت و کاهش ریسک‌های امنیتی محسوب می‌شوند. شرکت مدانت، به عنوان ارائه‌دهنده خدمات حرفه‌ای در حوزه امنیت سایبری، این کنترل‌ها را به عنوان یکی از مؤثرترین چارچوب‌ها در پیاده‌سازی سیاست‌های امنیتی سازمانی معرفی می‌کند. تعریف کنترل‌های CIS CIS Controls مجموعه‌ای از ۱۸ گروه کنترلی است که توسط مرکز امنیت اینترنت (Center for Internet Security) تدوین شده‌اند. هدف اصلی این کنترل‌ها، کمک به سازمان‌ها در شناسایی و کاهش آسیب‌پذیری‌ها، مقابله با تهدیدات رایج و حفظ یکپارچگی اطلاعاتی است. این کنترل‌ها در سه سطح اجرایی بنام IG تقسیم‌بندی می‌شوند: IG (Implementation Guidance) در کنترل‌های CIS به معنای راهنمای پیاده‌سازی است. این راهنما شامل دستورالعمل‌ها، توضیحات، و بهترین شیوه‌هایی است که سازمان‌ها می‌توانند برای پیاده‌سازی هر کدام از ۱۸ کنترل امنیتی CIS در سیستم‌های خود به‌کار گیرند. هدف اصلی IG کمک به سازمان‌ها برای اجرای مؤثر و استاندارد کنترل‌ها با توجه به نیازهای خاص آنها است. این راهنما به‌طور دقیق شرح می‌دهد که چگونه هر کنترل باید پیاده‌سازی شود تا بهترین نتایج حاصل گردد. علاوه بر این، IG معمولاً شامل مثال‌ها و ابزارهایی است که سازمان‌ها می‌توانند برای ارزیابی و نظارت بر فرآیندهای امنیتی خود استفاده کنند. با استفاده از IG، سازمان‌ها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که اقدامات امنیتی آنها با الزامات و استانداردهای بین‌المللی هم‌راستا است. سناریو کاربردی: تجربه یک شرکت نرم‌افزاری شرکت نرم‌افزاری ایکس، که در حوزه توسعه اپلیکیشن‌های مالی فعالیت می‌کند، طی سال‌های اخیر تمرکز خود را بر توسعه سریع محصول و جذب بازار گذاشته بود، اما از پیاده‌سازی اصول امنیتی غافل مانده بود. سیستم‌های عامل و نرم‌افزارهای سروری به‌روزرسانی نشده بودند، و حساب‌های کاربری با دسترسی‌های وسیع و بدون کنترل متمرکز در محیط باقی مانده بودند. در یکی از روزهای کاری، یک بدافزار از طریق یک پیوست ایمیل وارد شبکه داخلی شد و به‌سرعت، به دلیل نبود سامانه‌های کنترل دسترسی و مدیریت وصله‌ها، در سراسر سرورها گسترش یافت. مهاجم توانست از طریق این بدافزار به پایگاه داده مشتریان دسترسی پیدا کند و اطلاعات مالی، شماره تماس و مشخصات هویتی هزاران مشتری به بیرون نشت کرد. علاوه بر خسارت شدید اعتباری، شرکت با شکایت‌های قانونی و جریمه‌های مالی مواجه شد. بررسی‌های بعدی نشان داد که اگر تنها چند کنترل اولیه CIS مانند Inventory Control، Patch Management، Access Control و Malware Defense فعال می‌بودند، این حمله تا حد زیادی قابل پیشگیری بود.تحلیل کارشناسی نشان می‌دهد که عدم اجرای حداقل کنترل‌های پایه CIS، عامل اصلی این رخداد بوده است. با استفاده از مهم‌ترین کنترل‌های CIS عنوان کنترل شرح مختصر شناسایی و کنترل دارایی‌ها ثبت و مدیریت کلیه تجهیزات و سیستم‌های فعال در سازمان پیکربندی امن سیستم‌ها و نرم‌افزارها استفاده از تنظیمات پیش‌فرض امن به جای تنظیمات کارخانه‌ای یا آسیب‌پذیر مدیریت دسترسی کاربران تعیین دسترسی‌ها بر اساس اصل «حداقل دسترسی مورد نیاز» مدیریت گزارش‌های سیستمی (Log Management) فعال‌سازی، ذخیره‌سازی و تحلیل لاگ‌های سیستم جهت تشخیص رخدادهای مشکوک دفاع در برابر بدافزارها استقرار ابزارهای مقابله با ویروس‌ها، باج‌افزارها و بدافزارهای ناشناخته خدمات مدانت در حوزه پیاده‌سازی کنترل‌های CIS شرکت مدانت با بهره‌گیری از تیم متخصص، توانایی پیاده‌سازی دقیق، مرحله‌به‌مرحله و متناسب با نوع سازمان را دارد. ما با ارزیابی سطح امنیت موجود و نیازهای خاص هر مشتری، کنترل‌های مناسب را انتخاب کرده و فرآیند امن‌سازی را به‌صورت مستند و قابل‌پایش اجرا می‌کنیم. شرکت مدانت با بهره‌گیری از تجربیات گسترده در پیاده‌سازی کنترل‌های CIS، به‌طور خاص تمرکز خود را بر یکپارچه‌سازی این کنترل‌ها با فرآیندهای […]
آوریل 9, 2025

مدل پذیرش نوآوری راجرز و کاربرد آن در مدیریت تغییرات فناوری

چه در عالم سیاست و چه در انقلاب‌ها و چه در کاروکسب همیشه هر چیز جدید و نوآورانه‌ای وقتی عرضه شود با واکنش چندین گروه مختلف مواجهه می‌شود. برخی با قبول ریسک فوراً خود را وفق می‌دهند، برخی تا شواهد و تجربیات دیگران را مشاهده نکنند، اقدامی نمی‌کنند، برخی دیگر تنها زمانی تغییر را می‌پذیرند که به نوعی فشار اجتماعی یا اقتصادی به آن‌ها وارد شود، و گروهی نیز به‌شدت در برابر تغییر مقاومت می‌کنند و ترجیح می‌دهند همچنان به روش‌های قدیمی پایبند بمانند. این پدیده نه تنها در عرصه فناوری، بلکه در سیاست و انقلاب‌ها نیز به‌وضوح قابل مشاهده است. به‌عنوان مثال، در هنگام وقوع یک انقلاب، ابتدا گروهی از افراد که به تغییرات و تحولات جدید علاقه‌مند هستند، پیشقدم می‌شوند و ایده‌های انقلابی را با اشتیاق می‌پذیرند. این افراد معمولاً به‌عنوان پیشروان در مسیر تحول شناخته می‌شوند. سپس، گروهی از افراد که به‌طور طبیعی محافظه‌کارتر هستند و تمایل دارند تا شواهد بیشتری ببینند، به تدریج به حرکت می‌پیوندند. آن‌ها وقتی مطمئن شوند که تغییرات به‌طور عملی کار می‌کنند و در حال تحقق هستند، به صفوف انقلابیون می‌پیوندند. اما در کنار این گروه‌ها، برخی دیگر که به‌شدت در برابر تغییر مقاومت می‌کنند، ممکن است تنها زمانی که دیگر راهی جز پذیرش تغییر نداشته باشند، به آن تن دهند. در نهایت، گروهی نیز به‌طور کامل از تغییر دوری می‌کنند و ترجیح می‌دهند به روش‌های سنتی خود پایبند بمانند، حتی اگر روند زمان آن‌ها را به حاشیه براند. این واکنش‌ها در دنیای کسب‌وکار هم مشاهده می‌شود. در پی معرفی یک محصول جدید، برخی از مشتریان که جرات ریسک کردن دارند و همیشه به دنبال تجربه‌های جدید هستند، اولین کسانی هستند که محصول را خریداری کرده و در مورد آن صحبت می‌کنند. سپس، اکثریت بازار که بیشتر تمایل به مشاهده موفقیت دیگران دارند، به تدریج به سمت پذیرش محصول جدید حرکت می‌کنند. اما آن دسته از مصرف‌کنندگان که عادت به روش‌های قدیمی دارند و نسبت به تغییرات حساس هستند، ممکن است مدت‌ها بعد از دیگران به استفاده از آن محصول روی آورند. در این بین، مدل‌هایی مثل مدل پذیرش نوآوری راجرز می‌توانند به‌طور ویژه در درک و پیش‌بینی این رفتارها کمک کنند. با شناخت دقیق گروه‌های مختلف و رفتارهایشان، می‌توان استراتژی‌های مؤثری برای معرفی نوآوری‌ها و مدیریت تغییرات طراحی کرد. به‌طور کلی، واکنش‌های مختلف به نوآوری‌ها بستگی به عوامل فردی، اجتماعی، و فرهنگی دارد و موفقیت هر نوآوری، به توانایی مدیریت این واکنش‌ها و استفاده از آن‌ها برای پیشبرد تغییرات بستگی دارد. پذیرش نوآوری‌ها و تغییرات تکنولوژیکی برای هر سازمانی حیاتی است بخصوص امروزه که اکثریت ماهیت موجودی هر کسب‌وکاری بر فناوری و نوآوری است. این تغییرات می‌توانند از سیستم‌های نرم‌افزاری جدید تا فرآیندهای بهبود یافته متغیر باشند. برای موفقیت در پیاده‌سازی این نوآوری‌ها، ضروری است که بدانیم اعضای سازمان چگونه به این تغییرات واکنش نشان می‌دهند و در کدام دسته از پذیرش قرار می‌گیرند. مدل پذیرش نوآوری راجرز به همین منظور طراحی شده است. مدل پذیرش نوآوری راجرز (Rogers’ Diffusion of Innovations) این مدل توضیح می‌دهد که افراد چگونه و با چه سرعتی نوآوری‌ها را پذیرفته و آن‌ها را در زندگی روزمره خود به کار می‌برند. در این مدل، افراد به پنج گروه تقسیم می‌شوند که هر گروه ویژگی‌ها و رفتارهای خاص خود را دارد. گروه درصد جمعیت ویژگی‌ها و رفتارها مثال‌ها نوآوران (Innovators) ۲.۵٪ ریسک‌پذیر، علاقه‌مند به تجربیات جدید، سریع در پذیرش تغییر اولین کسانی که ابزار جدید را تست می‌کنند. پذیرندگان اولیه (Early Adopters) ۱۳.۵٪ افراد با نفوذ که دیگران به آنها نگاه می‌کنند کسانی که بعد از تحقیق، مشتاق استفاده از سیستم جدید می‌شوند. اکثریت اولیه (Early Majority) ۳۴٪ محتاط، ولی با مشاهده دیگران، تغییر را می‌پذیرند افرادی که وقتی ببینند دیگران از سیستم جدید استفاده می‌کنند، پیوسته […]
آوریل 9, 2025

مدل انتقال ویلیام بریجز (Bridges Transition Model)

نگاهی روان‌شناختی به مدیریت تغییر در محیط‌های IT بسیاری از چارچوب‌های مدیریت تغییر، برای اجرای موفقیت‌آمیز تغییرات بر اساس چارچوب ITIL، علاوه بر سایر متدهای روانشناسی تغییر نظیر: مدل ADKAR و مدل تغییر کرت لوین (Lewin’s Change Model) و مدل Kubler-Ross همگی عمدتاً بر فرآیندها، ابزارها و ساختارهای اجرایی تغییر تمرکز دارند؛ اما مدل انتقال ویلیام بریجز، با رویکردی متمایز، بر بُعد روان‌شناختی و عاطفی افراد در مواجهه با تغییر تأکید دارد. این مدل، تغییر را نه تنها یک واقعه فیزیکی، بلکه سفری درونی برای افراد تلقی می‌کند که در سه مرحله اصلی رخ می‌دهد. ۱. پایان دادن، از دست دادن، و رها کردن (Ending, Losing, and Letting Go) تغییر همواره با نوعی پایان همراه است. در این مرحله، افراد ناگزیرند برخی نقش‌ها، عادت‌ها، روابط یا باورهای قبلی خود را کنار بگذارند. این فرآیند اغلب با احساساتی نظیر سوگواری، اضطراب یا مقاومت همراه است. به عنوان نمونه، در یک پروژه فناوری اطلاعات، کنار گذاشتن سیستم قدیمی ممکن است برای کاربران به معنای از دست دادن حس امنیت، تسلط و دانش قبلی باشد. ۲. منطقه‌ی خنثی (Neutral Zone) در این مرحله، افراد هنوز به طور کامل با وضعیت جدید تطبیق نیافته‌اند، در حالی که وضعیت پیشین نیز دیگر قابل اتکا نیست. منطقه‌ی خنثی، دوره‌ای موقت و غالباً دشوار است که با سردرگمی، بی‌ثباتی و کاهش بهره‌وری همراه می‌شود. در این بازه زمانی، سازمان‌ها باید حمایت روانی و ارتباط مؤثر را افزایش دهند تا افراد بتوانند این گذار را با حداقل تنش طی کنند. ۳. شروعی دوباره (New Beginning) پس از عبور از منطقه‌ی خنثی، افراد آمادگی پذیرش وضعیت جدید را پیدا می‌کنند. در این مرحله، احساس مالکیت، انگیزه و هویت جدید شکل می‌گیرد. در یک محیط IT، این می‌تواند به معنای تسلط بر ابزار جدید، افزایش بهره‌وری و ارائه پیشنهادهایی برای بهبود مستمر سیستم باشد. اهمیت مدل بریجز در مدیریت تغییر بر خلاف سایر مدل‌ها مانند ADKAR یا Lewin که بیشتر به مراحل عینی و عملیاتی تغییر می‌پردازند، مدل بریجز به اهمیت سازگاری روانی-عاطفی افراد در مسیر تغییر توجه دارد. این رویکرد به مدیران یادآور می‌شود که موفقیت در پیاده‌سازی هرگونه تغییر، مستلزم درک و مدیریت احساسات انسانی، پذیرش سوگ تغییر، و حمایت مستمر از کارکنان است. سناریو واقعی پیاده‌سازی یک سیستم نرم‌افزاری جدید در سازمان سازمان شما قصد دارد یک سیستم جدید در سازمان پیاده و استقرار دهد؛ در اینجا سناریویی بر اساس مدل انتقال ویلیام بریجز برای راه‌اندازی سیستم نرم‌افزاری جدید آورده شده: 1. پایان دادن (Endings): در این مرحله، اطلاع‌رسانی رسمی به کارکنان در مورد تغییر سیستم نرم‌افزاری صورت می‌گیرد. کارکنان باید آگاه شوند که سیستم قبلی به‌زودی کنار گذاشته خواهد شد و سیستم جدید جایگزین آن خواهد شد. این مرحله ممکن است با مقاومت‌های اولیه روبه‌رو شود، زیرا افراد با سیستم قدیمی راحت‌تر هستند و ممکن است احساس نگرانی و اضطراب نسبت به سیستم جدید داشته باشند. 2. منطقه خنثی خالی (The Neutral Zone): پس از اعلام تغییر، سازمان وارد مرحله‌ای می‌شود که سیستم جدید به‌طور کامل پیاده‌سازی نمی‌شود و سیستم قدیمی و جدید به‌طور همزمان در حال استفاده هستند. در این مرحله، کارکنان با مشکلات و سردرگمی‌هایی مواجه می‌شوند، زیرا هنوز عادت به سیستم جدید نکرده‌اند و سیستم قدیمی هنوز موجود است. این دوره ممکن است دشوار باشد و چالش‌هایی از نظر پذیرش و یادگیری به وجود آید. 3. شروعی جدید (The New Beginning): در این مرحله، کارکنان به طور کامل به سیستم جدید انتقال یافته و از آن استفاده می‌کنند. پذیرش سیستم جدید بهبود یافته و فرآیندها به تدریج به روال عادی خود باز می‌گردند. کارکنان دیگر با مشکلات اولیه مواجه نیستند و استفاده از سیستم جدید برایشان عادی شده است. با پیروی از این سناریو، سازمان می‌تواند فرآیند تغییر سیستم نرم‌افزاری را به طور […]
آوریل 8, 2025

کاربرد مدل Kubler-Ross در مدیریت تغییر از انکار تا پذیرش

برای اجرای موفقیت‌آمیز تغییرات بر اساس چارچوب ITIL، علاوه بر سایر متدهای روانشناسی تغییر نظیر: مدل ADKAR و مدل تغییر کرت لوین (Lewin’s Change Model) ، مدل Kubler-Ross نیز روش دیگری است که می‌تواند بسیار کارآمد باشد. تغییر همواره با واکنش‌های احساسی همراه است. این واکنش‌ها می‌توانند در برابر یک فقدان شخصی مانند مرگ عزیزان یا در برابر یک تحول سازمانی مانند تغییر ساختار کاری ظاهر شوند. مدل Kubler-Ross که با عنوان «منحنی سوگ» شناخته می‌شود، ابتدا در روان‌شناسی برای توصیف تجربه‌های فرد در مواجهه با مرگ به‌کار رفت، اما بعدها در مدیریت تغییر سازمانی نیز به‌کار گرفته شد. معرفی مدل Kubler-Ross این مدل پنج مرحله‌ی احساسی را در مواجهه با تغییر یا فقدان توصیف می‌کند. در سازمان‌ها، کارکنان هنگام مواجهه با تغییرات عمده، مانند تغییر در فرآیندها، ابزارها یا ساختار تیمی، معمولاً این مراحل را تجربه می‌کنند. جدول مراحل مدل Kubler-Ross مرحله توضیح مثال سازمانی 1. انکار (Denial) فرد واقعیت تغییر را انکار می‌کند و آن را جدی نمی‌گیرد. کارمندی معتقد است ساختار جدید موقتی است و بی‌تأثیر خواهد بود. 2. خشم (Anger) احساس بی‌عدالتی، نارضایتی و خشم نسبت به فرایند تغییر ایجاد می‌شود. کارمند دیگری از نبود مشورت با تیم در تصمیم‌گیری گلایه دارد. 3. چانه‌زنی (Bargaining) تلاش برای مذاکره و کاهش شدت یا دامنه‌ی تغییر صورت می‌گیرد. کارکنان پیشنهاد می‌دهند که ابزار قبلی به موازات سیستم جدید حفظ شود. 4. افسردگی (Depression) احساس ناامیدی، خستگی یا سردرگمی نسبت به تغییر در فرد ایجاد می‌شود. برخی افراد انگیزه‌ی خود را از دست می‌دهند و عملکردشان کاهش می‌یابد. 5. پذیرش (Acceptance) تغییر به عنوان واقعیتی اجتناب‌ناپذیر پذیرفته می‌شود و آمادگی برای تطبیق شکل می‌گیرد. افراد شروع به یادگیری ابزارهای جدید و همکاری با ساختار تازه می‌کنند. کاربرد در چارچوب‌های مدیریتی مانند ITIL در چارچوب‌هایی مانند ITIL که مدیریت خدمات فناوری اطلاعات را هدف قرار می‌دهند، تغییرات در فرآیندها و ساختارهای کاری بسیار رایج است. به عنوان مثال، زمانی‌که یک سازمان تصمیم می‌گیرد ساختار تیم پشتیبانی سنتی را با ساختار DevOps جایگزین کند، کارکنان ممکن است به ترتیب مراحل منحنی سوگ را تجربه نمایند. در چنین شرایطی، آگاهی مدیران از این مدل می‌تواند در موارد زیر مفید واقع شود: مدل Kubler-Ross فراتر از حوزه‌ی درمان و روان‌شناسی، به ابزاری مؤثر در مدیریت تغییر تبدیل شده است. این مدل با تبیین مراحل احساسی کارکنان، به مدیران کمک می‌کند تا فرآیند تغییر را نه صرفاً فنی، بلکه انسانی نیز ببینند و از این طریق، مسیر تغییر را از مقاومت به همکاری هدایت کنند. سناریو بررسی واکنش‌های تیم پشتیبانی در مواجهه با تغییر ساختاری با استفاده از مدل کوبلر-راس در یکی از جلسات صبحگاهی شرکت، مدیر فناوری اطلاعات اعلام می‌کند: «از ابتدای هفته آینده، تیم پشتیبانی با تیم توسعه یکپارچه خواهد شد و از این پس، فعالیت‌ها در قالب ساختار DevOps ادامه خواهد یافت.» در پی این اعلام، یکی از اعضای تیم، با تعجب واکنش نشان می‌دهد: «DevOps؟ مگر ساختار فعلی چه مشکلی دارد؟ ما که با آن احساس راحتی می‌کردیم.» در چنین موقعیتی، افراد وارد مرحله‌ای تدریجی از واکنش‌های احساسی می‌شوند که در مدل روان‌شناختی کوبلر-راس (Kubler-Ross) با عنوان منحنی سوگ معرفی شده است. مدل کوبلر-راس (منحنی سوگ) مدل کوبلر-راس در ابتدا برای توصیف واکنش‌های روانی افراد در مواجهه با فقدان‌های عاطفی، به‌ویژه مرگ عزیزان، ارائه شد. با گذشت زمان، کاربرد این مدل در مدیریت تغییر سازمانی نیز گسترش یافت، چراکه تجربه‌ی تغییر در محیط کاری نیز با واکنش‌های احساسی مشابهی همراه است. این مدل پنج مرحله‌ی اصلی را شامل می‌شود که به‌صورت متوالی یا غیرخطی، توسط افراد مختلف طی می‌شود. مراحل پنج‌گانه مدل Kubler-Ross در محیط سازمانی مرحله نوع واکنش احساسی نمونه واکنش در محیط کاری 1. انکار (Denial) عدم پذیرش واقعیت تغییر؛ تلاش برای نادیده‌گرفتن آن «این هم مانند پروژه‌های […]
error: ياد بگيريم از کپي کردن حذر کنيم×| مدانت